در این سایت شما می توانید سوالات اعتقادی و مذهبی تان را برای ما ار سال کنید این سوالات می توانند در زمینه های مختلف دینی و اعتقادی باشند پس از ارسال پاسخ از طرف ما سوالات در قسمت آرشیو سوالات سایت ویا در قسمت موضوعات سایت خواهند رفت ودر قسمت موضوع مورد نظر ارسال خواهد شد هم چنین همراه باسوال برای ما موضوع موردنظر سوال نام ونام خانوادگی شماره موبایل ودر صورت داشتن سایت یا وبلاگ یا ایمیل آن را برای ما ارسال کنید از همکاری شما متشکریم حتماً بیشتر به این سایت سری بزنید وسایت ما را به دیگران نیز معرفی کنید.
***درصورت نداشتن ایمیل و سایت و یا وبلاگ این قسمت را خالی بگذارید***
اعمال شب وروز عرفه
سفید و سیاه |
بقره 187 |
سبز |
یوسف43 |
سبز لجنی (نزدیک به سیاه) |
اعلی 5 |
سبز پر رنگ |
الرحمن 64 |
قرمز |
فاطر27 |
زرد |
بقره 69 |
فواید خواندن سوره ی فاتحه
مال وثروت - زنده شدن مرده- آرام بخش درد ها- کلید بهبودی-برآورده شدن حاجات- درمان بیماری ها – رهایی از عذاب فرشتگان نوزده گانه- بخشش گناهان – راه رسیدن به بهشت جهت عبور از پل صراط – بخشایش گناهان پدر ومادر
آیا می دانید های قرآنی (سری 2)
آیا میدانید: تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است.
آیا میدانید: تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد.
آیا میدانید: تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است.
آیا میدانید: تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است.
آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد.
آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد.
آیا میدانید: بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد
آیا میدانید: کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد.
آیا میدانید: بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد.
آیا میدانید: تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است.
آیا میدانید: سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است.
آیا میدانید: سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه .
آیا میدانید: سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است.
آیا میدانید: در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است
آیا میدانید: آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.
آیا می دانید های قرآنی (سری 1)
آیا میدانستید که قرآن دارای 6236 آیه است.
آیا میدانستید که قرآن دارای 120 حزب می باشد.
آیا میدانستید که بزرگترین سوره قرآن بقره است.
آیا میدانستید که كوچكترین سوره قرآن كوثر می باشد.
آیا میدانستید که بهترین آیه، آیه الكرسی است.
آیا میدانستید که آیه 282 سوره بقره بزرگترین آیه قرآن است.
آیا میدانستید که عظیم ترین آیات بسم الله الرحمن الرحیم می باشد.
آیا میدانستید که بهترین شب در قرآن شب قدر است.
آیا میدانستید که بهترین ماه در قرآن ماه رمضان است.
آیا میدانستید که بهترین سوره قرآن حمد است.
آیا میدانستید که سوره فجر به سوره امام حسین (ع) معروف است.
آیا میدانستید که بهترین خوردنی كه در قرآن ذكر شده عسل میباشد.
آیا میدانستید که بهترین نوشیدنی كه در قرآن هم گفته شده شیر است.
آیا میدانستید که سوره ی یاسین به قلب قرآن مشهور است.
آیا میدانستید که سوره های سجده و علق و نجم و فصلت سجده واجب دارند.
آیا میدانستید که سوره ی حمد به زبان بندگان نازل شده است.
آیا میدانستید که قرآن کریم در سوره ی حمد خلاصه شده است.
آیا میدانستید که سوره ی الرحمن به عروس قرآن معروف است.
آیا میدانستید که 29 سوره از قرآن کریم با حروف مقطعه آغازشده اند.
آیا میدانستید که سوره حمد دوبار بر پیامبر(ص) نازل شده است .
آیا میدانستید که سوره ی دهر در شان اهل بیت(ع) نازل شده است.
آیا میدانستید که سوره ی حجرات سوره ی اخلاق و ادب است.
آیا میدانستید که کوچکترین آیه ی قرآن مدهامتان است.
آیا میدانستید که 86 سوره مکی و 28 سوره مدنی هستند.
آیا میدانستید که سوره ی عادیات منصوب به حضرت علی(ع) است.
آیا میدانستید که تنها ماهی که در قرآن آمده است رمضان است.
آیا میدانستید که سوره ی بقره به فسطاط القرآن معروف است.
آیا میدانستید که کلمه ی امام دوازده بار در قرآن کریم آمده است.
آیا میدانستید که سوره ی بقره رکن قرآن است.
آیا میدانستید که سوره ی یاسین به ریحانه القرآن معروف است.
آیا میدانستید که سوره ی حمد به ام القرآن معروف است.
آیا میدانستید که قرآن ناطق به امامان معصوم(ع) میگویند.
آیا میدانستید که واژه های دنیا و آخرت هرکدام 115 بار در قرآن آمده اند.
معجزات جالب قرآن
کلمه « امام» یا جمع آن در قرآن کریم 12 بار آمده است که برابر
با تعداد امامان در روایات مختلف است.
********************
کلمه «الساعَه» در قرآن کریم 48 بار آمده است که 24 بار آن در
اول آیه و 24 بار دیگر در وسط آیه است که مساوی تعداد ساعات
یک شبانه روز می باشد.
********************
کلمه «یَوم» در قرآن مجید 365 بار آمده است که برابر با تعداد
روز های سال(شمسی) است.
********************
سوره مبارکه «حمد» تنها سوره ای است که در آن حرف {ف}
نیامده است.
********************
سوره مبارکه «مجادله» تنها سوره ای است که در هر آیه از آن
سوره حداقل یک بار لفظ جلاله «الله» آمده است.
تنها جایی که خداوند سخن پیامبر اکرم(ص) را قبول نکرد در
سوره مبارک «توبه» آیه 80 می باشد.
********************
بزرگترین عددی که در قرآن آمده عدد 100000 است. (سوره
مبارکه صافات ،آیه 147)
********************
قدیمی ترین نام پرنده در قرآن ، نام کلاغ است.(سوره مبارکه
ماﺋﺪه ، آیه31(
********************
کلمه وسط قرآن « وَالیَتَلطف» می باشد.(به معنی مهربان باش)
********************
بزرگترین کلمه در قرآن کریم ، «فَاَسقَیناکُموه» می باشد.
)سوره مبارکه حجر ، آیه22)
شیعه هر جا پا گذارد با علی است
اول و آخر کلامش یا علی است
شیعه یعنی قبر پنهان همه
مثل قبر بی نشان فاطمه (س(
*********
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
*********
ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم
نان آور سفره های خالی باشیم
*********
امشب سر مهربان نخلی خم شد
در کیسه نان به جای خرما غم شد
در خانه ی دور بیوه ای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی گم شد
*********
عبادت بی تولای علی هیچ
نوای عشق بی نای علی هیچ
اگر عمر دو صد نوحت ببخشند
تمام عمر منهای علی هیچ
*********
امشب این دل یاد مولا می کند
لیلة القدر است و احیا می کند
بشنو ای گوش دلها بی صدا
نغمه فزت و رب الکعبه را
*********
یا رب به علی مرا به خود وا وگذار
بخشا گنهم به روز عقبی مگذار
نشانه های بسیار جالب از آخر الزمان
نمادهای شیطان پرستی
در بررسی نمادهای متعلق به شیطانپرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذیل برخی از نمادها كه به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دستبندها، پیراهن ، شلوار ، كفش ، ادكلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار میگیرد :
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطانگرایی به همراه دایره حذف كنیم ، آن وقت یك ستاره پنجضلعی بر جای میماند كه همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی میماند .
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینكه انواع آن گاه پنجضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شكل در میان نمادهای شیطانپرستان به چشم میخورد .
برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه ذیل توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)
درمیان پنتاگراهای قبلی تصویر سر یك بز تعبیه شده است كه اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست كه مسیحیان معتقدند كه مسیح همچون یك بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینكه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند این آرم را انتخاب كردهاند.
666:یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مكاشافات 13:18 « ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . » از سالها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده میشد .
صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حكایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است.صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند.
نماد صلیب شكسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc):چرخ خورشید یك نماد باستانی است كه در برخی فرهنگهای دینی همچون كتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست .
لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به كار رفت ، لكن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی كردند .
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفكری نیز به كار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .این علامت در پیشگویی، جادوگری، نفرینگری و كنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریكایی به كار رفته است .
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است .این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یك نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است .پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشكار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی كشور نامشروعش در كانون علائم شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد .
ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریك انتخاب كردهاند.همچنین گفتنی است كه فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند.
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes)همانba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat )بز طلیعه یا قربانی) این یكی از راههای شیطانپرستان برای مسخره كردن مسیح است زیرا گفته میشود كه مسیح مانند برهای برای گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر كاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد كه « هر چه تخریب كننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است .
ذکری برای رهایی از نگاه به نامحرم
به گزارش فرهنگ نیوز، جناب شیخ رجبعلی خیاط ذکر « یا خَیرَحَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِه» را بعد از دیدن نامحرم موثر و کارساز می دانستند و بارها این ذکر را به اطرافیان توصیه می کردند تا از وسوسه شیطان در امان باشند. می گفتند:
«چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! پس اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: یا خیر حبیب... ؛ یعنی خدایا من تو را می خواهم، اینها چیه، این ها دوست داشتنی نیستند ، هر چه نپاید، دلبستگی نشاید...»
مردم نزد شیطان 3 گروه اند
روزى شيطان مقابل حضرت يحيى بن زكريا(عليه السلام) نمايان گشت و گفت: يا يحيى! مى خواهم اندرزتان دهم.
حضرت يحيی(عليه السلام) فرمودند: من به نصحيت تو احتياج ندارم اما به من بگو بنى آدم در نزد تو چگونه اند؟
ابليس گفت: بنى آدم در نزد من سه گروه هستند:
طايفه اول: مؤمنان مى باشند كه سخت ترين افرادند، هميشه آنها را وسوسه مى كنيم تا به گناه آلوده و از راه منصرف شوند..
اين گروه پس از آن كه متوجه مى شوند كار اشتباهى انجام داده اند توبه و استغفار مى كنند و از گناه دست مى كشند..
نمى توانيم در رابطه با آنان كارى از پيش ببريم و بيشترين ناراحتى و زحمت ما از جانب اين طايفه است..
طايفه دوم: كسانى هستند كه در اختيار ما، به فرمان ما و تسليم ما مى باشند..
آنها را مانند توپى كه در دست كودكان است به هر طرف پرت مى كنيم، به هر جا و هر گناه و هر فساد و فحشا كه بخواهيم مى كشانيم..
آنها براى ما زحمتى ندارند و لازم نيست براى آنها وقت صرف كنيم و حتى بدون اين كه ما دستورى بدهيم اجرا كننده اند..
طايفه سوم: مانند شما پيامبران و اولياءالله و مؤمنين حقيقى مى باشند كه حرف و وسوسه ي ما در آنان اثری ندارد..
ما چون اين را مى دانيم و از ايشان ماءيوس هستيم، زحمتی به خود نمى دهيم و دنبال آنان نمى رويم، در نتيجه از دست آنان راحتيم..
منبع: سایت شور حسین (ع)
آیاتی جالب از قرآن
دیدگاه های بزرگان دیگر ادیان درباره ی قرآن
قرآن وبرتری عجم
امام صادق (ع) در تفسیر آیه ی: «وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ»(شعراء:198-199)و اگر آن (قرآن) را بر برخى از غیر عربزبانان نازل مى کردیم، و [پیامبر] آن را بر ایشان می خواند قطعاً به آن ایمان نمى آوردند، فرموده است:
********************************************
« لَوْ نُزِّلَ الْقُرْآنُ عَلَى الْعَجَمِ مَا آمَنَتْ بِهِ الْعَرَبُ
وَ قَدْ نُزِّلَ عَلَى الْعَرَبِ فَآمَنَتْ بِهِ الْعَجَمُ فَهَذِهِ فَضِیلَةُ الْعَجَمِ.»
(مجلسی، بحارالأنوار،174/64؛ مرآة العقول،ج4، ص237)
********************************************
اگر قرآن بر عجم نازل می شد، عرب به آن ایمان نمی آورد،
در حالی که وقتی بر عرب نازل شد، عجم به آن ایمان آورد،
و این مایه ی برتری عجم است.
البته آیه ی شریفه تفاسیر متعددی را بر می تابد، چنانکه صاحب المیزان به آنها اشاره کرده است، با توجه به ذو وجوه بودن قرآن در واقع این یک وجه تفسیری صحیح از نظر اهل بیت (علیهم السلام) است. شاهد درستی این تفسیر همین روایت امام صادق (ع) در تفسیر قمی و بحار الأنوار است که ایشان اعلم امت به معانی قرآن و مراجع ضمیرند، در حقیقت امام صادق علیه السلام از این آیه چنین استنباط فرموده اند.(نک: المیزان، ج15، ص363، بحث روایی ذیل همین آیه) نگارنده در اینجا در صدد روایت حدیث است نه اظهار نظر شخصی.
دعا به جهت شفاي درد شقيقه
در مکارم الاخلاق از حضرت صادق (ع) نقل است که فرمودند :
دست خود را بر محل درد بگذار و بخوان آية الکرسي و فاتحه را و سپس بگو :
اللهُ اَکبرُ اللهُ اکبرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ و اللهُ اَکبرُ اَجلَ و اکبرَ مِما اَخافُ و احذَر اعوذُ باللهِ
مِن عَرَقِ نِعارٍ و اعُوذُ باللهِ مِن حَرَ النارِ
راه های هاي رسیدن به حضورقلب
دفع موانع حضورقلب
يكي از راههاي مهم در به دست آوردن حضورقلب از بين بردن موانعي هست كه مانع ازحضورقلب مي شود. اگرموانع حضورقلب شناخته شود و برطرف شود، مطمئناً مراحل اوليه حضورقلب حاصل مي شود. موانع حضورقلب رامي توان به دودسته بيروني ودروني تقسيم كرد. امور بيروني ماننداصواتي كه به گوش مي رسد و يا اشكالاتي كه به ديده انسان ظاهرمي شود.اين ديدني وشنيدني ها هنگامي كه درمعرض ديد و شنيدانسان قراربگيرند،افكار وي را به سوي خود جذب مي كنند ومانع از تمركز حواس مي شوند.انسان هايي كه از همت والايي برخوردارند دستخوش اين افكار و اوهام نمي شوند. اماكساني كه از چنين اراده اي محرومند بايد با اين افكار مبارزه ومانع ازخطورآن ها به قلب شوند. به عنوان مثال آنچه فكر انسان رامشغول مي كند از جلو چشم خود دوركنند. درمكان هايي نماز بخوانندكه نزديك خيابان يامكان هاي شلوغ نباشد.هنگامي كه براي نماز ايستاده، ديده را به محل سجده دوخته و تجسم كنندكه درمقابل خداوندقرارگرفته اند.[2]و موارد ديگر كه مانع ورود اين افكار به قلب مي شود.
عوامل دروني به مراتب بيشتر از عوامل بيروني انسان را دستخوش تغيير مي کند. بنابراين مبارزه با آن نيز سخت تراست. بيشتر عوامل دروني ناشي از افكار روزمرّه و مواردي است كه انسان با آنها سر وكاردارد. اگر حس دنياطلبي و حب آن در انسان تقويت شود، ديگر جايي براي حضور خداوند در قلب نمي ماند وحب دنيا جاي حب خداوند را مي گيرد. درحديث مي خوانيم كه :«حُبُّ الدُّنيا رَأسُ كُلِّ خَطيئَهٍ»[3] :دوست داشتن دنيا منشأ همه خطاها وگناهان است. دوست داشتن دنياي فاني انسان را از راه كمال منحرف مي كند و ازنعمت قرب الي الله محروم مي كند.
۲- به جاآوردن نمازدراول وقت
اگر انسان در زمان اذان كار و مشغله خود راكنار بگذارد و به دعوت خدا لبيك بگويد، خداوند نيز رحمت خود را نصيب اومي كند. نماز اول وقت عامل مهمي دركسب حضورقلب است. در قول وفعل معصومين(ع)به اين امر اهتمام والايي شده است.امام باقر(ع)به زراره فرمود: در امر نمازت سستي مكن، زيرا كه رسول خدا(ص)هنگام مردنش فرمود: ازمن نيست كسي كه نمازش را سبك بشمارد،از من نيست كسي كه مسكري را بياشامد، به خدا قسم كه وارد نمي شوند بر من نزد حوض.[4] امام كاظم(ع)نيز در همين رابطه به امام رضا(ع)فرمود: اي پسرمن همانا به شفاعت ما نايل نمي شودكسي كه نمازش راسبك شمارد.[5]
در سيره معصومين(ع) نيز اهتمام به نماز اول وقت متجلّي بوده است. از بعضي از زنهاي پيامبراكرم(ص)نقل شده كه رسول خدا(ص)با ما صحبت مي كرد و ما هم با او صحبت مي كرديم، چون وقت نماز مي رسيدگويي او ما را نمي شناخت و ما او را نمي شناختيم.[6] اميرمؤمنان علي(ع) نيز هنگام نماز به خودمي پيچيد و متزلزل مي شد وقتي علت را از ايشان مي پرسيدند، مي فرمود: وقت امانتي كه خداوند آن را به آسمان ها و زمين عرضه داشت و از تحمل آن ابا كردند و ازآن ترسيدند،رسيده است. [7] امام حسن(ع)وامام حسين(ع)نيز وقت وضو رنگشان تغييرمي كرد ومفاصلشان مي لرزيد[8]بنابراین نماز اول وقت يعني اجابت خداوند در قلب وآماده شدن براي رسيدن به قرب الهي.
۳- فراغت قلب
مهمترين راه براي كسب حضورقلب،فراغت قلب است. به اين معنا كه انسان قلب خود را از هر چيزي كه باعث مي شود ارتباط او با خدا قطع شود را از بين ببرد. امام خميني(ره) در اين باره مي فرمايد:انسان در زمان اشتغال به عبادت،خود را از اشتغالات و هموم دنيايي فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه وخواطرمتشتت منصرف نمايد و دل را يكسره خالي وخالص براي توجه به عبادات ومناجات با حق تعالي نمايد و تا فراغت قلب ازاين امورحاصل نشود،فرصت براي او و عبادت او حاصل نمي شود.[9]
اهميت اين فراغت قلب ازغيرخدا تا آنجاست كه درحديث مي خوانيم:«انَّ اللهَ لايَنظُرُ الي صُوَرِكُم ولكن يَنظُرُ الي قُلوبِكُم»[10] :خداوندهرگزبه صورت هاي شمانگاه نمي كند،بلكه به دلهاي شمانگاه مي كند.
۴- توجه به معانی ومفاهيم نماز
توجه به معاني و مفاهيم اذكار نماز خود عامل ديگري دركسب حضورقلب است. به اين معناكه نمازگزار درهنگام نماز به معاني اين اذكارتوجه كندكه خود اين توجه، باعث تمركزحواس و مانع از آشفتگي افكار مي شود. اذكار نماز داراي مفاهيم والايي است كه هركس به اندازه فهم خود مي تواند از آن بهره مندگردد و از ثمرات معنوي آن فيض ببرد.
به غيرازمواردي كه درباره تحصيل حضورقلب آورده شد.موارد ديگري نيز وجودداردكه مي تواند انسان را در تحصيل اين امر مهم كه باعث قبولي نمازاست،كمك كند. امامهمترين عامل، توجه به عظمت معبود وضعف مخلوق است و با اين توجه تهي كردن قلب از هر چيز جز اين معبودعظيم.
شرط قبولی نماز (حضور قلب درنماز)
نمازبه عنوان ستون دین و در رأس همه عبادت ها آدابی داردکه مهمترین آن حضورقلب و توجه کامل به پیشگاه خداوندسبحان است. خداوند در قرآن کریم در آیات متعدد به این امر اشاره فرموده است ازجمله:
« قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ *الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُون» (مؤمنون/2-1) به تحقيق رستگار شدند مؤمنان آنان كه در نمازشان خشوع مىورزند. و در جاي ديگر درباره کسانی که نسبت به نماز بی توجه هستند مي فرمايد: « فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ *الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون»(ماعون/4و5) پس واى بر آن نمازگزارانى كه در نماز خود سهل انگارند. در اين دو آيه خداوندكساني را كه در عبادت خود يعني نماز، حضورقلب و اتّصال با خالق خود ندارند، نكوهش مي كند. اين دوآيه در مورد سرزنش كساني نيست كه نماز را ترك مي كنند، بلكه درباره كساني است كه درنماز غفلت مي كنند يا حضورقلب ندارند. درآيه ديگردرستايش مؤمناني كه حضورقلب دارندمي فرمايد: « وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ »(مؤمنون/60) و آنهايى كه همه آنچه را بايد ادا كنند، ادا مىكنند و باز هم دلهايشان ترسان است كه بايد نزد پروردگارشان باز گردند. ستايش اين مؤمنان به اين دليل است كه درحين انجام عبادت داراي خوف وخشيت هستندكه اين مهم نشانگرحضورقلب درحد اعلا است.
پيامبراکرم(ص) در این باره مي فرمايد:«الصّلاهُ ميزانٌ، مَن وَفّي اِستَوفي»( حرعاملي،1383ق ،3/ 22):نمازميزان و الگواست، هركس شرايط وآداب آن را به طورشايسته رعايت كند پاداش كامل دريافت مي كند. درهمين رابطه مي فرمايد :«اُعبُدِ اللهَ كاَنَّكَ تَراهُ، فَان لَم تَكُن تَراهُ فَانَّهُ يَراكَ»( طبرسي، 1392ق، 459):خداوند را عبادت كن، آنگونه كه گويي او را مي بيني، پس اگر تو او را نمي بيني، قطعاً اوتو را مي بيند. ارزش و اهميت حضورقلب در نماز تا آنجاست كه بين حضور قلب و عدم آن فاصله از زمين تا آسمان است. پيامبراكرم(ص)مي فرمايند: دو نفرازامّت من به نماز مي ايستند، در صورتي كه ركوع وسجودشان يكي است و حال آنكه ميان نماز آنها مثل ما بين زمين و آسمان فاصله است(مجلسي، 1403ق، 81/249). اين حديث به طور واضح مرتبه و اهميت حضورقلب در نماز را روشن مي كند. ايشان درنهي بي توجهي درنمازمي فرمايند: آيا نمي ترسدكسي كه صورت خودرا درنماز برمي گرداند، صورت او چون روي حمارشود.(نوري طبرسي، 1383ق، باب2، حديث20).باز درتشويق به حضورقلب مي فرمايند:كسي كه دوركعت نماز به جا آورد و درآن چيزي ازدنيا متوجه نشود،خداي تعالي گناهان او را مي آمرزد.( همان،حديث،13)
بنابراين مفهوم حضورقلب درنماز،آن است كه در وقت نماز فكر و حواس انسان حضورداشته باشد. به تعبير ديگر بريدن از همه به سوي خدا، طوري كه در نماز فقط خدا حضورداشته باشد و قلب انسان متوجه وجود خداوند سبحان باشد؛ به گونه اي كه يقين داشته باشدكه خداوند او را مي بيند. و همه باید به این نکته مهم در کلام حضرت محمّد(ص) توجه داشته باشیم که حضور قلب شرط قبولی نماز و نماز نیز شرط قبولی سایر اعمال است. پس اگر بخواهیم یک نتیجه از این قضیه استنباط کنیم این می شود که حضور قلب در نماز شرط قبولی تمامی اعمال است.
روایاتی درباره ی نماز اول وقت
اهل بیت(علیهم السلام)به نماز اول وقت اهتمام ویژه ای داشتند و برآن بسیار تأکید کرده اند. اگر انسان در زمان اذان، كار و مشغله خود راكنار بگذارد و به دعوت خدا لبيك بگويد، خداوند نيز رحمت خود را نصيب اومي كند. نماز اول وقت عامل مهمي دركسب حضورقلب است. در قول و فعل معصومين(ع)به اين امر اهتمام والايي شده است. در راس معصومین(ع) پیامبر اعظم (ص)به این امر توجه ویژه ای داشته است. ایشان در این باره می فرمایند: هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که : ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهایی را که برافروخته اید خاموش کنید. (مجلسی،1403ق، 82 / 209 )
از حضرت محمّد(ص) پرسیدند: بهترین اعمال کدام است ؟ فرمودند : خواندن نماز در اول وقتش.(قمی، 1355ش، 2 /42 )
امام باقر(ع)به زراره فرمود: در امر نمازت سستي مكن، زيرا كه رسول خدا(ص)هنگام مردنش فرمود: ازمن نيست كسي كه نمازش را سبك بشمارد، از من نيست كسي كه مسكري را بياشامد، به خدا قسم كه وارد نمي شوند بر من نزد حوض.( كليني، 1383ق، 3/269. )
از بعضي از زنهاي پيامبراكرم(ص)نقل شده كه رسول خدا(ص)با ما صحبت مي كرد و ما هم با او صحبت مي كرديم، چون وقت نماز مي رسيدگويي او ما را نمي شناخت و ما او را نمي شناختيم. (نوري طبرسي، 1383ق، باب2، حديث17)
بنابراین نماز اول وقت يعني اجابت خداوند در قلب وآماده شدن براي رسيدن به قرب الهي. پیامبر اعظم(ص) در قرآن کریم به عنوان اسوه تمامی مسلمانان معرفی شده است و این به این معنا هست که مسلمانان باید سخنان گهربار ایشان را در زندگی اجرا کنند و یکی از موارد سخنان ایشان، نماز است که باید با آداب آن از جمله در اول وقت به جا آورده شود.
نماز برترینِ اعمال
نمازجزء برنامه انبياء بوده است.آنجاكه حضرت عيسي(ع)درگهواره مي فرمايد: «وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا »(مريم/31) و هر جا كه باشم مرا بركت داده و تا زندهام به نماز و زكات وصيت كرده است. حضرت ابراهيم(ع)نيزبه اين ستون دين توجه خاصي داشته،آنجاكه درقرآن مي خوانيم:« رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُون »(ابراهيم /37) اى پروردگار ما، برخى از فرزندانم را به واديى بىهيچ كشتهاى، نزديك خانه گرامى تو جاى دادم، اى پروردگار ما، تا نماز بگزارند. دلهاى مردمان چنان كن كه هواى آنها كند و از هر ثمرهاى روزيشان ده، باشد كه سپاس گزارند.
پیامبر اعظم(ص) به عنوان معلم و مربی واقعی انسان ها و آخرین فرستاده الهی به نحو شایسه به اهمیت این رکن عبادی توجه داشته است آنجا که می فرماید:«الصَّلاهُ عَمودُ الدّين»( ري شهري، 1375ش، 2/1628.):نمازستون دين است.
ایشان نماز را به عنوان برترین اعمال معرفی می کنند و در این باره به اسامه می فرمایند: پیوسته نماز بخوان که آن برترین کار بندگان است. چون نماز سر دین و ستون و تارک آن است.(نبی نژاد، 1389ش،22)
در جای دیگر پرچم اسلام را نماز معرفی می کند: علم الاسلام الصلاة ؛ نماز، پرچم اسلام است . (متّقي هندي ،1409ق، 7/279 حدیث 1887) در جای دیگر می فرمایند: نماز از آداب ( اولیه ) دین است ، و آن مایه خشنودی خدا ، و راه و روش پیامبران الهی است. (مجلسی، 1366ش، 82/ 231)
همه این موارد حاکی از توجه زیاد رسول گرامی اسلام(ص) به این رکن عبادی است. که آن را به عنوان برترین اعمال معرفی می کند.
نماز اول وقت از نظر امام رضا(علیه السلام)
شیطان دشمن انسانیّت انسان است. نمی خواهد انسان به کمال برسد و به خدا تقرّب یابد؛ به همین جهت سعی داردکه به بهانه های مختلف انسان را از عبادت خدا دورکند و لو اینکه بتواند او را نسبت به وقت نمازبی اعتناکند. بی اعتنایی به حضور به موقع درپیشگاه خداوند،این امید را در دل شیطان تقویت می کندکه او بتواند بنده خدا را نسبت به اصل حضور و عنایت به غایت وکمال مطلق هستی بی اعتنا سازد.(اصفهانی، 1388ش، ص84) به همین خاطراست که امام رضا(علیه السلام)اهتمام به نمازهای پنجگانه،آن هم در اول وقت راعامل خوف شیطان و مانع ازتسلّط او برانسان می داند.
درسیره عملی امام رضا(علیه السلام)نیزاهتمام کامل به نماز اوّل وقت، حتی درحسّاس ترین شرایط وجودداشته است.
ابراهیم بن موسای قزارگوید: روزی درخراسان در مسجد در خدمت امام رضا(علیه السلام)بودم. برچیزی که ازآن حضرت می خواستم اصرارکردم. دراین هنگام امام برای پیشواز یکی ازجماعت طالبيین[1] بیرون رفت. در راه وقت نماز شد و امام به جنب ساختمانی که در آنجا بود روی آورد و در زیر صخره ای که در نزدیکی آن ساختمان بود،فرودآمد و تنها من در خدمت ایشان بودم. ایشان فرمودند: اذان بگو. عرض کردم: منتظرباشید تا اصحاب به ما بپیوندند. امام فرمود:«غَفَرَاللّهُ لَکَ!لَاتُؤَخِّرَنَّ صَلوهً عَن اَوَّلِ وَقتِهااِلی آخِرِوَقتِهامِن غَیرِعِلَّهٍ عَلیکَ اََبَدًابِاَوَّلِ الوَقتِ»:خداوند تورابیامرزد!هرگز نماز را از اول وقت آن،به آخر وقت آن، بدون علت به تأخیر میفکن،هیچ گاه اول وقت را ازدست مده. پس اذان گفتم ونمازخواندیم.(سپهرلسان الملک،1398 ق، ج14، ص68)
دریکی ازجلسات مناظره ای بین امام رضا(علیه السلام)وعمران صابی بود، امام(علیه السلام)استدلالی کرد که اوتسلیم شد وگفت:اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم، ناگهان صدای اذان بلند شد،امام رضا(علیه السلام)جلسه راترک کرد، مردم گفتند:فرصت حساسی است، چنین فرصتی پیش نمی آید، امام فرمود: اوّل،نماز.
اوکه این تعهد را از امام دید، علاقه اش بیشترشد، بعداز نمازگفتگویش راتکمیل کرد و ایمان آورد.(مجلسی،1366ش، ج49، ص175)
[1] - ساداتی ازنسل امام علی(علیه السلام)یابرادران آن حضرت.
(به نام خدا)
در اسلام سفارش زیادی به نکات بهداشتی شده است ؛ برای حفظ سلامت خود نکات زیر را رعایت فرمایید.
1- ازمصرف غذاهای پرچرب وپرنمک خودداری کنید.
2- مصرف قندهای ساده مانند قند،شکر،آب نبات،شیرینی وشکلات رامحدودکنید.
3- مصرف انواع فست فودهاراکاهش ومصرف انواع میوه هاوسبزی هاراافزایش دهید.
4- روزانه بیش از 2ساعت از رایانه وتلویزیون استفاده نکنید.
5- ازانواع شیرو لبنیات کم چرب استفاده کنید.
6- ازمصرف انواع نوشابه های گازدار،آب میوه های صنعتی وتنقّلات کم ارزش اجتناب کنید.
7- غذاهارابه صورت آب پزیابخارپز تهیّه ومصرف کنید.
8- ازمصرف روغن های جامدخودداری ومصرف دیگرروغنهاراکاهش دهید.
9- روزانه 30 دقیقه فعّالیت بدنی یاپیاده روی داشته باشید.
10- برای کاهش وزن ازرژیم های خودسرانه بپرهیزید.
تاجر و باغ
مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود.
تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت . اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد...
تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند ، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟
درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم...
مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود...!
علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم.
از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم.
مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود.
علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم...
نتیجه : دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم (چارلی چاپلین)
پاره آجر
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود باسرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي مي گذشت. ناگهان ازبين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد.پاره آجر به اتومبيل او برخوردكرد . مرد پايش را روي ترمز گذاشت و سريع پياده شد و ديدكه اتومبيلش صدمه زيادي ديده است.
به طرف پسرك رفت و اورا سرزنش كرد.پسرك گريان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو، جايي كه برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب كند. پسرك گفت:"اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت كسي از آن عبورمي كند. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من زور كافي براي بلند كردنش ندارم. براي اينكه شما را متوقف كنم ناچار شدم از اين پاره آجر استفاده كنم".
مرد بسيار متاثر شد و از پسر عذر خواهي كرد. برادرپسرك را بلند كرد و روي صندلي نشاند و سوار اتومبيل گرانقيمتش شد و به راهش ادامه داد.
در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيد كه ديگران مجبور شوندبراي جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب كنند !خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف ميزند. اما بعضي اوقات زماني كه ما وقت نداريم گوش كنيم، او مجبورمي شود پاره آجر به سمت ما پرتاب كند. اين انتخاب خودمان است كه گوش كنيم يا نه!
وقتی شیطان کمک می کند
روزی مردی برای رفتن به مسجد آماده شد . لباس نو به تن کرد و خود را معطر ساخت . در راه به نقطه تاریکی رسید . ناگهان در تاریکی پایش در چاله ای افتاد و به زمین خورد .
چون لباسش کثیف شده بود به منزل بازگشت و بار دیگر لباس پاکیزه بر تن کرد و دوباره به سمت مسجد براه افتاد . مرد باز هم در همان نقطه به زمین خورد و بار دیگر لباسش کثیف شد .
مرد باز هم بلند شد و به خانه بازگشت . لباس نو به تن کرد و خود را مرتب ساخت و دوباره به سمت مسجد به راه افتاد .
مرد وقتی به نقطه تاریک رسید ؛ فردی را دید که با یک چراغ آنجا ایستاده . فرد به مرد گفت : بیا برویم و اورا تا درمسجد رساند و با چراغ راه اورا روشن ساخت .
مرد در هنگام ورود به مسجد از فرد پرسید : تو کیستی ؟ از کجا می دانستی من از آنجا خواهم گذشت ؟
فرد گفت : من شیطانم .
مرد گفت : پس چرا به من کمک کردی تا به مسجد برسم ؟
شیطان گفت : هربار من تو را بر زمین می زدم تا تو به مسجد نرسی . بار اول که بر زمین خوردی و باز هم قصد مسجد کردی خداوند تمام گناهان تو را بخشید . بار دوم که بر زمین خوردی و باز قصد مسجد کردی خداوند تمام گناهان پدر و مادرت را بخشید . ترسیدم اگر بار دیگر بر زمین بخوری و باز قصد مسجد کنی خداوند گناهان تمام قوم تورا هم ببخشد .
با دیگران چگونه رفتار کنیم؟
حضور حضرت زهرا (ع) در مجالس زيارت عاشورا
خانم علويّه اى مى گويد: براى زيارت به آرامگاه حضرت زينب ، و حضرت رقيه عليهماالسلام مشرف شدم ، شيفته زيارت سرور شهيدان شدم ، مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم و با حالت روحى خاصى مى گريستم ، يك بار وقتى مشغول خواندن و گريستن بودم ، ديدم گويى دريچه اى برايم گشوده شد و به عالم آخرت پا گذاشتم ، در آن حالت بيدار بودم ، ولى شاهد آن واقعه بودم ، مانند آن كه آن را در عالم خواب ديده باشم :
عده اى از زنان را به همراه مادرم ديدم ، و در اين اثنا بانويى بلند قامت با ظاهرى محترم آمد؛ زنان گرد او را فرا گرفتند، هر يك از آنها حاجت و مشكلش را به وى عرضه مى داشت ، من نيز حاجتم را به او عرضه داشتم ، سپس به او گفتم : چرا به مجلس عزادارى ما كه در آن زيارت عاشورا را مى خوانيم نمى آيى ؟
ايشان فرمود: من در مجلس شما شركت مى كنم ، نشانه و دليل را به من داد. ايشان فرمود: پسر خاله تو و همسرش در مجلس شما حاضر شدند، و براى برطرف شدن حاجتشان نذر كردند كه در حضور يافتن در مجلس زيارت عاشورا و خواندن آن نزد شما تدام داشته باشند. به وسيله خواندن زيارت عاشورا حاجتشان بر آورده شد و منزل جديدى ساختند، بعد از آن در جلسه هاى خواندن زيارت عاشورا حاضر نشدند و آن را نمى خوانند.
و من مؤ لف صاحب نذر را مى شناسم ، داستان را با همه تفاصيل آن براى او بازگو كردم ، رنگش تغيير نمود و گريست ، به همسرش گفت : گوش كن چه مى گويد و از كجا خبر مى دهد؟! مرد بسيار متأ سف و اندوهگين شد، گفت : اينها كه گفتى درست است ، ما را مشكلات دنيا فرصتى نمى دهد تا نذرمان را ادا كنيم .
سفارش امام زمان (عج ) به خواندن زيارت عاشورا
سيّد احمد رشتى مى گويد:
تاريخ 1280 هجرى قمرى به عزم زيارت بيت اللّه از رشت به تبريز رفتم و از آنجا مركبى كرايه كرده و روانه شدم ، در منزل اوّل سه نفر ديگر با من رفيق شدند.
در يكى از منازل بين راه خبر دادند كه قدرى زودتر روانه شويم كه منزل آينده خطرناك و مخوف است كوشش كنيد كه از كاروان عقب نمانيد.
از اين جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتاديم هنوز يك فرسخ نرفته بوديم كه هوا منقلب شد و برف باريدن گرفت به طورى كه رفقا هر كدام سرهاى خود را به پارچه پيچيدند و تند رفتند من هم هر چه كردم كه بتوانم با آنها بروم ممكن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پياده شده و در كنار راه نشسته و متحير بودم مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولى كه براى هزينه سفر همراه داشتم نگرانى بيشترى داشتم .
با خود گفتم : همين جا تا صبح مى مانم و به منزل قبلى بر مى گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مى رسانم .
در اين انديشه بودم كه در برابر خود باغى ديدم كه باغبانى با بيلش برف درختان را مى ريخت تا مرا ديد جلو آمد و گفت : كيستى ؟
گفتم : رفقايم رفتند و من مانده ام و راه را نمى دانم .
به زبان فارسى فرمود: نافله بخوان تا راه را پيدا كنى . من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتى ؟
گفتم : واللّه راه را نمى دانم .
فرمود: جامعه بخوان .
من زيارت جامعه را از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زيارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم .
باز آمد و فرمود: نرفتى و هنوز اينجايى ؟
بى اختيار گريه ام گرفت ، گفتم : آرى راه را نمى دانم .
فرمود: عاشورا بخوان .
زيارت عاشورا را نيز از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زيارت عاشورا شدم و همه اش را حتى لعن و سلام و دعاى علقمه را از حفظ خواندم .
بار سوم آمد و فرمود: نرفتى و هستى ؟
گفتم : آرى نرفتم هستم تا صبح .
فرمود: من هم اكنون تو را به قافله مى رسانم . سپس رفت و بر الاغى سوار شد و بيل خود را به دوش گرفت و آمد.
فرمود: رديف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را كشيدم ، اسب اطاعت نكرد.
فرمود: جلو اسب را به من بده . عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهايت تمكين پيروى كرد.
سپس دست مباركش را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانيد؟
نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تكرار كرد.
آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمى خوانيد؟
عاشورا، عاشورا، عاشورا.
سپس فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانيد؟
جامعه ، جامعه ، جامعه .
دقت كردم ديدم در وقت پيمودن راه به نحو دايره راه طى مى كرد يك مرتبه برگشت و فرمود: اينها رفقاى شمايند كه كنار نهر آبى فرود آمده و براى نماز صبح وضو مى گيرند.
پس من از الاغ پياده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پياده شد و بيل را در برف فرو كرد و به من كمك كرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقايم بر گردانيد من در اين هنگام با خود گفتم اين شخص كى بود كه به زبان فارسى حرف مى زد و حال آنكه زبانى جز تركى و مذهبى جز عيسوى در آن نواحى نبود و چگونه با اين سرعت مرا به قافله رساند؟
برگشتم پشت سر خود را نگاه كردم ديدم كسى نيست .
التماس دعا - سایت پرسش وپاسخ
ســجّاده ای که مادرم برایم هدیه داده بود مــرا به طرف نماز شب کشاند ، بطوریکه اگر یک شب نماز شبم را نمیخواندم فردای ان روز احساس سست بودن میکردم ، دوستان عـزیز اگه خواستین صفای معنوی نماز رو ببرین تو ادامه مطلب آموزش نماز شب رو براتون گذاشتم ، از همین امشب شروع کنید که باهم هر شب برای ظهور آقامون دعا کنیم ، پس قرارمون نماز شب امشب ... منتظرم دیر نکنید ... خوابتون نبره...
کیفیت نماز شب:
نماز شب 8 رکعت است و سپس دو رکعت نماز شفع و آنگاه یک رکعت نماز وتر که با فضیلت ترین نماز شب نماز وتر و شفع است و دو رکعت شفع برتر از وتر است.
برای نماز شب می توان به نماز شفع و وتر اکتفا کرد بلکه می توان در هنگام تنگی وقت تنها به نماز وتر اکتفا کرد.
ابتدا 8 رکعت نماز شب به صورت 4 نماز دو رکعتی مانند نماز صبح می خوانیم و آنگاه 2 رکعت نماز شفع به جا می آوریم که بهتر است در رکعت اول بعد از حمد سوره قل اعوذ برب الناس و در رکعت دوم بعد از حمد حمد سوره فلق خوانده شود.
بدنبال این ده رکعت یک رکعت نماز بنام نماز وتر می گذاریم برای برگزاری بهتر و روح و حال و ثواب بیشتر مستحب است: در نماز وتر بعد از حمد سه بار توحید و یکبار فلق و یک بار ناس می خوانیم و می توان یک سوره تنها خواند. سپس دستها را برای قنوت به سوی آسمان بالا می بریم ، و حاجات خود را از خدا می خواهیم. و برای چهل مومن دعا و طلب مغفرت می کنیم و 70 با می گوییم:
اَستَغْفِرُ الله رَبّی و اَتُوبُ اِلَیْه.
از پروردگار خود طلب آمرزش و مغفرت می کنم و بسویش بازگشت می نمایم
آنگاه 7 بار می گوییم:
هذا مَقامُ الْعائذُ بِکَ مِنَ النّارِ.
این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می برد.
و بعد 300 مرتبه می گوییم: العفو ،..
به دنبال آن می گوییم:
رَبِّ اغْفِرْلی وَ ارْحَمْنی وَ تُبْ عَلیِّ ، اِنَّکَ اَنْتَ التَّوابُ الْغَفُورُ الرَّحیم.
سزاوار است این نماز با توجه بیشتری خوانده شود.
به این جمله ها بیاندیشد:
نماز شب نوریست در تاریکی
خلوتی است در شلوغی
انسی هست در وحشت
التماس دعا
دراین مطلب قصد داریم شمارا باحق الناس آشنا وراه های پیش گیری از آن و آثار آن را به شما عزیزان بیاموزیم
فرق روزه با دیگركارهای واجبچيست؟
حسد بدترینِ گناهان
روايت شده كه شيطان ، به درگاه فرعون آمد، و در را كوبيد، فرعون گفت : كوبنده درب كيست ؟ شيطان گفت : اگر خدا بودى ، مى فهميدى چه كسى درب را مى كوبد، فرعون گفت : اى ملعون داخل شو، شيطان گفت : ملعونى بر ملعونى وارد مى شود، پس داخل شد، فرعون به او گفت : چرا بر آدم سجده نكردى تا رانده درگاه خدا و مورد لعن خدا واقع نشوى ؟ در جواب گفت چون مانند تو در صلب آدم بود، فرعون به او گفت : آيا بدتر از من و از خودت بر روى زمين سراغ دارى ؟شيطان در جواب گفت : انسان حسود از من و از تو بدتر است چون حسد عمل نيك انسان را مى خورد، همچنانكه آتش هيزم را مى خورد و مى سوزاند.
اى دل
|
گياهان موثر در درمان مشكلات عصبي و روحي
فواید مسواک زدن از نظر اسلام
چندین حدیث زیبا درباره ی غسل
حضرت علی (ع): اگر کسی غسل جمعه را ترک کند او در هم و غم خواهد بود تا جمعه ديگر.
حضرت صادق (ع):غسل جمعه پاک کننده وکفارۀ گناهان است ميان دو جمعه.
حضرت رسول اکرم(ص): هر کس غسل جمعه کند گناهانش آمرزيده ميشود تماماً و به هر قدمی که بر می دارد از برای غسل جمعه،بيست حسنه برايش نوشته می شود.
حضرت علی(ع): غسل جمعه واجب است بر هر مسلمان.
حضرت صادق (ع): غسل کن روز جمعه، مگر آن که مريض باشی که بترسی بر خودت.
حضرت صادق(ع): هر کس عمداً غسل جمعه را ترک کند بايد استغفار نمايد.
حضرت صادق(ع): غسل جمعه بر هر مرد و زنی چه آزاد باشد چه بنده ، واجب است.
حضرت صادق(ع): وقت غسل جمعه قبل از ظهر بهتر است وهر چه به زوال ظهر نزديکتر باشد افضل تر است.
حضرت صادق(ع): اگر روز جمعه گذشت روز شنبه قضاء کند واگر روز پنج شنبه رسيد ومی ترسد روز جمعه دسترسی به آب پيدا نکند،روز پنج شنبه غسل را بجا آورد.
پيامبر اکرم(ص): هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر نخواهد پوسيد.
اهمیت و فواید نماز اول وقت برای بدن انسان
پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از:
مسافر کش
مسافر تاکسی آهسته روی شونهی راننده زد، چون میخواست ازش یه سوال بپرسه…
راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد…
نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک بود که چپ کنه… اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد…
برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود، تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: “هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!”
مسافر عذرخواهی کرد و گفت: “من نمیدونستم که یه ضربهی کوچولو آنقدر تو رو میترسونه”
راننده جواب داد: “واقعا تقصیر تو نیست… امروز اولین روزیه که به عنوان یه رانندهی تاکسی دارم کار میکنم… آخه من ۲۵ سال رانندهی ماشین جنازه کش بودم…!”
تعداد صفحات : 3
